محل تبلیغات شما
با تو گفتم از درد هجران
گفتم تز رنج جانبازی غربت در وطن
با تو گفتم از حدیث این آذر خامش
این آتش پنهان به زیر تل خاکستر
گفتم از آن همه  صبوری بی حاصل 
نشنیدی و نه دیدی فرو ریختن من را
در درون سیاهچاله ای به نام هستی
و زندگیم چون شمعی اسیر دستان باد
هر لحظه کردن و لرزان آه از درد هجر
وای از غم فراغهر چه گویمهر چه خوانی
قطره ای از دریا نیست تو چه میدانی؟!
#آذرمحمودی 
۱۳/اسفند/۱۳۹۷
۱۱: پیش از ظهر نگاشته شده
Smile
clean word remove format superscript Subscript Cut Copy Paste Horizontal Rule Ordered List Unordered List Outdent Indent Insert Link Remove Link
Undo Redo Bold Italic Underline strikethrough Align Right Center چینش چپ Justify Full Justify Full Justify Full
Text Color
Background Color
Add Image
Insert Table
Insert Aparat

تو و عشق بی فرجامت

آه از آن روزی که تو بی من تنها بمانی

فقدان عزیزان و یاران راه

تو ,سن‌سریف ,ای ,new ,گفتم ,درد ,ایران سن‌سریف ,هر چه ,از درد ,تو گفتم ,گفتم از

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نیازمندی های روز ucadinen nipersdinsbreak ... دفتر تجارت الکترونیک ولقان Elizabeth's game markreelsrure Norman's page lanaforeh imocenor